رسته‌ها
سه شنبه ها با موری
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 217 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 217 رای
کتاب «سه‌شنبه‌ها با موری» نوشته میچ آلبوم، نویسنده، روزنامه‌نگار و موسیقیدان آمریکایی، اثری پرفروش و عمیق است که نخستین‌بار در سال ۱۹۹۷ منتشر شد و خیلی زود به یکی از کتاب‌های الهام‌بخش جهان بدل گشت. این اثر روایت واقعی رابطه صمیمانه و آموزنده آلبوم با استاد سابقش، موری شوارتز، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه برندایز است. سال‌ها پس از فارغ‌التحصیلی، میچ به طور اتفاقی متوجه می‌شود که موری به بیماری پیش‌رونده و درمان‌ناپذیر ALS مبتلا شده و روزهای پایانی عمرش را می‌گذراند. او تصمیم می‌گیرد هر سه‌شنبه نزد استاد برود و ساعت‌ها با او گفت‌وگو کند.
این دیدارها به شکلی منظم و صمیمی شکل می‌گیرد و هر هفته به موضوعی متفاوت اختصاص دارد؛ از عشق و خانواده گرفته تا بخشش، ترس، پیری، مرگ، شادی و معنای واقعی زندگی. موری در این گفت‌وگوها با آرامش و صداقت، تجربه‌ها و باورهایش را درباره زندگی بازگو می‌کند و حتی با وجود بیماری، ذهنی روشن و روحیه‌ای سرشار از امید و پذیرش دارد.
کتاب با نثری ساده، احساسی و در عین حال عمیق نوشته شده و سرشار از جملات و بینش‌هایی است که می‌تواند برای هر خواننده‌ای، در هر مرحله‌ای از زندگی، الهام‌بخش باشد. «سه‌شنبه‌ها با موری» نه تنها داستانی از دوستی و قدردانی است، بلکه یادآور این حقیقت است که زندگی ارزشمندترین دارایی ماست و باید آن را آگاهانه و با عشق زندگی کرد. این اثر تاکنون به زبان‌های متعددی ترجمه شده و میلیون‌ها نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسیده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
169
آپلود شده توسط:
Ketabnak
Ketabnak
1404/05/20

کتاب‌های مرتبط

ایکیگای
ایکیگای
4 امتیاز
از 11 رای
خلاصه کتاب ایکیگای
خلاصه کتاب ایکیگای
4.4 امتیاز
از 5 رای
اثر مرکب
اثر مرکب
4.2 امتیاز
از 34 رای
چهار میثاق
چهار میثاق
4.2 امتیاز
از 123 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سه شنبه ها با موری

تعداد دیدگاه‌ها:
58
یادت باشه، میچ... تا وقتی مرگ رو نپذیرفته باشی، زندگی رو واقعاً تجربه نمی‌کنی.
- از منن کتاب
زمانی که این کتاب در سال 1997 در امریکا انتشار یافت، یکی از پرفروشترین‌ها شد. شاید این مساله به چند ویژگی خاصِ کتاب مرتبط باشد که آنها را با هم دارا می‌باشد. نکتة نخست این که، کتاب واقعی است؛ یعنی بر اساس یک داستان واقعی و گفت و گوهای یک شاگرد با استاد سابق خویش است.
نکتة دوم، مقاومت یک بیمار در برابر هجوم مرگ است. قهرمان اصلی داستان یعنی « موری شوارتز» (Morrie Schwartz) که گرفتار بیماری مهلکی به نام A.L.S می‌باشد، دچار مرگ تدریجی شده است چرا که این بیماری، فرد درگیر شده را قدم به قدم به سوی مرگ می‌کشاند و اندام‌های او را از پا تا به سر ، قدم به قدم، از کار می‌اندازد. در ص 61 از زبان موری آمده است: " این بیماری خیلی خطرناک به نظر می‌رسد... این که می‌بینی اندامت کم‌کم در حال آب شدن است و چیزی از آن باقی نمانده. ولی با این حال جالب است، چون به من فرصت خداحافظی می‌دهد." موری در جلسات پی در پی هفتگیِ خویش با شاگرد سابق خود یعنی میچ اَلبوم، تلاش می‌کند دریچه‌ای تازه در برابر دیدگان وی بگشاید تا با چشمانی شُسته، بتواند جورِ دیگری دنیا را ببیند. "وقتی به این حد از فهم و درک خواهی رسید که می‌میری، آن گاه جور دیگری باید به همة مسائل اطرافت نگاه کنی." ص 85
تحول صعودی راوی به سوی شناخت بهتر از زندگی و انسان، تزریق اندک اندکِ خرده اطلاعات از نحوة تسلط این بیماریِ نادر بر جان و تن موری، آشنایی با برخورد دیگران و درک آنان از فرد بیماری که هر روز به مرگ نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود، از نکاتی دیگری است که این کتاب را خواندنی ساخته است. شاید نکته‌ای که در ص 119 از زبان موری آمده است، یکی از مهم‌ترین درس‌های این کتاب باشد: " این که داری می‌میری فقط جنبة منفی ندارد، بلکه این جنبة مثبت را هم دارد که متوجه می‌شوی قرار است بمیری و برای همین تلاش می‌کنی تا بهتر زندگی کنی."
همه عجله دارند!
مردم به معنایی در زندگی‌ شان نرسیده‌ اند
به همین دلیل پیوسته شتاب دارند که آن را بیابند!
به فکر اتومبیل بعدی،
خانه‌ی بعدی و شغل بعدی هستند
بعد می‌ بینند که این‌ ها مقولاتی تهی و بی‌ معنا هستند از این رو به دویدن ادامه می‌ دهند...!
سه‌شنبه‌ ها با موری
این بهترین کتاب میچ آلبوم هست، سرشار از درس و نکته هایی که تحمل زندگی را آسان تر می کنند.
این کتاب رو خیلی دوست دارم شاید برام درسی بود که چطور اطرافیانم رو مخصوصا کسانی که بیمارن تنها نذارم و یادم باشه اونا روح لطیفی دارن .
جمله ای زیبا از کتاب سه شنبه ها با موری:
زندگی مجموعه ای از فراز و نشیب هاست.دلت می خواهد کاری بکنی،اما مجبوری کار دیگری انجام دهی.از چیزی ناراحتی اما می دانی نباید باشی.چیزهایی را امر مسلم می پنداری و این در کاری است می دانی هرگز نباید چیزی را امر مسلم فرض کنی.کشمکش اضداد به کشیدن یک لاستیک می ماند.همه ما جایی در این میانه زندگی می کنیم.
کتاب خیلی فوق العاده ایه خوندنش رو توصیه میکنم من که خیلی لذت بردم ازش
هنوز فرصت نشده کتاب ش رو بخونم اما فیلم ش ؛ با اینکه به نظر ریتم یکنواخت و کندی داره ؛ بسیار دلچسب ه . . .

دیدگاه شما به علت درج امیل شخصی حذف گردید.
[edit=گیلدخت]1392/11/30[/edit]
سه شنبه ها با موری
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک